ضرورت آموزش کارآفرینی
در حال حاضر سیر تحولات جهانی، کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیتآمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحرانهای اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها، موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی، کارآفرینان و شکل گیری کسب و کارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. با عنایت به پدیده جهانی شدن اقتصاد، برخی عقیده دارند که «بازارهای جهانی فردا از آن شرکتهایی است که به ریسکپذیری کارآفرینانه بها میدهند و برای گسترش سرمایههای فکری خود در حد کلان سرمایهگذاری میکنند، در بالندگی فردی پرتلاشند و در خط مشی گذاری، شرایط محیطی را مد نظر قرار میدهند» (به نقل از احمدپور). بر همین اساس، توسعهی کارآفرینی از جنبههای گوناگون مدنظر قرار گرفته است. آموزش، یکی از جنبههای مهم در گسترش کارآفرینی است که مورد توجه ویژهای واقع شده است. با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته ثابت شده که ویژگیهای کارآفرینان اغلب اکتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیل شده است.
اهمیت و جایگاه آموزش کارآفرینی
با ورود جامعهشناسان و روانشناسان به عرصهی مطالعات و تحقیقات پیرامون کارآفرینی و کارآفرینان و نتایجی که از این تحقیقات حاصل شده، ضرورت کارآفرینی و توسعهی آن (به ویژه آموزش کارآفرینی) بیش از پیش مشهود گردید و همین امر موجب افزایش تلاشها برای توسعهی کارآفرینی و آموزش آن در دو دههی گذشته شده است. از جمله کسانی که در زمینهی بررسی ویژگیهای کارآفرینان مطالعه و تحقیقاتی انجام دادهاند میتوان به مککله لند، کارلند، جان استوارت میل، بروکهاوس، دیویدبرچ، تیمونز، کالینز، مور، مایر، گلدشتاین و نورد اشاره کرد. نتایج این تحقیقات بر اکتسابی بودن اغلب ویژگیهای کارآفرینان تاکید دارد. لذا باید در فراهم آوردن محیط مناسب و آموزشهایی که ویژگیها، تجربیات و مهارتهای لازم را در افراد تقویت کند ،سعی نمود. بررسیهای محققین منتج به پیشبینی و طراحی دورههای آموزشی کارآفرینی شده است، به طوری که دورههای آموزشی کارآفرینی با هدف تربیت افرادی با اعتماد به نفس بالا، فرصتشناس و به طور کلی افرادی که تمایل بیشتری به راهاندازی کسب و کارهای مستقل دارند، طراحی شدهاند. در حقیقت هدف این بوده تا افراد در طی دوران تحصیل، افرادی موسس تربیت شوند (کاتن) این افراد شامل پیشگامان در فعالیتها، ماجراجویان، جسوران، مبتکران، فرصتطلبان، جاهطلبان و ارتقاءجویان میباشند (گیب 1987). این قبیل دورهها به دنبال بهبود انگیزش گرایشهایی همچون تمایل به استقلال، فرصتجویی، ابتکار، تمایل به مخاطرهپذیری، تعهد به کار، تمایل به حل مشکلات و لذت بردن از عدم قطعیت و ابهام میباشد. با توجه به ضرورتهای آموزش کارآفرینی، اولین دورههای آموزشی در این زمینه از اواخر سال 1960 در آمریکا شروع شد و در حال حاضر دانشکدهها و دانشگاههای بسیاری از کشورهای دنیا دورههای آموزش کارآفرینی را در برنامههای آموزشی خود گنجاندهاند.
اهداف آموزش کارآفرینی
به طور کلی هدفهای مورد نظر در آموزش کارآفرینی به شرح ذیل میباشند:
الف)تحریک انگیزهها: یکی از اهداف در آموزش و ترویج کارآفرینی تحریک انگیزهها در افرادی است که دارای خصوصیات کارآفرینانه میباشند. شناخت این افراد از تواناییهای خود و آگاهی دادن در این زمینه و برانگیختن آنها از اصلیترین وظایف آموزش کارآفرینی است. تحریک انگیزههایی از قبیل: میل به کسب ثروت، توفیقطلبی، استقلالطلبی، تمایل به ساختن چیزی نو، قبول نداشتن شیوههای موجود، قرار نگرفتن فرد در پایگاه اجتماعی که لیاقتش را دارد و نظایر آن موجب میشود که فرد را در مسیر کارآفرین شدن قرار دهد.
ب)پرورش ویژگیها: چنان که ذکر شد ویژگیهایی که موجب میگردد فرد کارآفرین شود، توارثی نیست بلکه اکتسابی است. بنابراین پرورش این ویژگیها در افراد مختلف لازم است. برخی از افراد در محیطهایی پرورش مییابند که زمینه برای تحریک انگیزهها و پرورش ویژگیهای آنان فراهم است، بنابراین در صورتی که این افراد کسب و کاری را شروع نمایند، مطالعات نشان داده که اغلب با موفقیت همراه خواهد بود. اما بیشتر مردم در چنین محیط هایی قرار ندارند، لذا ایجاد انگیزش و پرورش ویژگیها از طریق برنامههای آموزشی برای آنان لازم است. این ویژگیها شامل مواردی همچون آموزش تفکر خلاق، بالا بردن ریسکپذیری، بالا بردن قدرت تحمل ابهام، دادن اعتماد به نفس، فرصتشناسی، دادن اطلاعات آموزشی نسبت به خصوصیات روانی شخص از قبیل مرکز کنترل میباشد.
ج)آموزش مهارتها: این آموزشها به سه بعد تقسیم میگردند:
:: قبل از تاسیس شرکت
:: زمان تاسیس شرکت
:: بعد از تاسیس شرکت (اداره شرکت)
قبل از تاسیس باید فرد کارآفرین چگونگی راهاندازی یک کسب و کار و مراحل آن، چگونگی انجام کارهای گروهی و مهارتهای ارتباطی و نظایر آن را بیاموزد. در زمان تاسیس باید در زمینهی مسائل مالی، شناخت بازار، اصول مدیریت، بیمه، اقتصاد، قانون کار و امور حقوقی، آگاهی و تبحر لازم را کسب نماید. توانایی مدیریت توسعه و رشد شرکت، یافتن شیوههای جدید، رقابت و حفظ موقعیت در بازار، یافتن بازارهای جدید نیز از جمله مهارتهای مورد نیاز کارآفرین بعد از تاسیس شرکت هستند. کلیهی هدفها و مراحل فوق به منظور ایجاد انگیزش در بین افراد و ایجاد کارآفرینان جدید، آگاهی دادن، هدایت و تشویق کارآفرینان به سوی کسب مهارتهای لازم و ارائهی آموزشهای لازم برای کسب مهارتهای مورد نیاز به کارآفرینان صورت میگیرد و گذراندن این دورهها برای موفقیت کارآفرینانی که قبلا هیچ گونه سابقه و زمینهی محیطی لازم برای آنان فراهم نبوده، ضروری است .