شاید بتوان تاریخ تنظیم قولنامه را که معمولا ۱۰ ماده مشخص و اصلی دارد در قرن بیستم قبل از میلاد و قانون حمورابی دانست؛ آنهم به دلیل اینکه از این زمان اسناد و اجارهنامههای خشتی یا سفالی بسیاری به دست آمده که گواهی بر رواج نوشتن و مکتوبکردن قول و قرار بین خریدار و فروشنده است. به عنوان مثال در یکی از خشتهای سفالی که نزدیک سر پل ذهاب کرمانشاه کشف شده، قبالهای مربوط به زمینی زراعی به دست آمده است. معمولا اینگونه قبالهها در دو نسخه تهیه میشدند؛ یکی روی زمین مورد معامله نصب میشد و دیگری نزد صاحب زمین قرار میگرفت و هنگام معامله بعدی، خشت یا سفال مالک قبلی شکسته شده و سندی جدید برای مالک جدید آن تهیه میشد اما در نمونهای دیگر، قراردادی مبنی بر تحویل ۲۵ هزار قطعه خشت امضا شده که در آن فروشنده متعهد شده مورد معامله را در محل کارش و پس از مدتی مشخص به خریدار تحویل دهد.
برای اولین بار، ناصرالدین شاه فرمان تشکیل ادارهای مبنی بر ثبت سند داد و زمینه رسمیت بخشیدن به قولنامهها و اسناد بین مردم را در ایران فراهم کرد؛ بنابراین شاید بتوان زمان رسمی شدن قولنامه به جای تار سبیل و خشت و سفال را در ایران همین دوره دانست.
قولنامه یا مبایعهنامه؟ مساله این است!
همانطور که میدانید قولنامه حاصل ترکیب دو کلمه “قول” به علاوه “نامه” است؛ بنابراین نوشتهای است غالبا عادی و حاکی از توافق بر واقعساختن عقدی بین طرفین و گاهگاهی هم فقط قول مکتوب شدهای بین دو نفر درباره انجام کاری در زمان و مدتی مشخص است اما مبایعهنامه که ریشه عربی آن باعث شده این نوع سند علاوه بر الزام انجام تعهد بین خریدار و فروشنده کمی هم محکمهپسندتر باشد، دقیقا حاکی از خرید یا فروش چیزی است که در آن باید قید شده باشد؛ بنابراین شاید بتوان تفاوتهایی هم از نظر قانونی و هم عرف جامعه بین آنها در نظر گرفت.
نباید هرگز فراموش کنیم که قولنامه، کارکردی عمومیتر از مبایعهنامه که صرفا در خرید و فروشها از آن استفاده میشود، داشته و دارد.
هر چند برخی از قول و قرارها معمولا بین افراد و به صورت عادی تنظیم شده و تنها با امضای یک یا دو شاهد کار تمام میشود اما برخی دیگر مثل قولنامه خرید ملک یا خودرو بدون تردید باید به صورت رسمی و محضری تنظیم شود؛ در غیر این صورت ممکن است در آینده و برای مراحل قانونی مالکیت مورد معامله دچار مشکل شویم. بهطور کلی به یادداشته باشیم ملاک قانونی، تنظیم و ثبت اسناد در دفاتر اسناد رسمی است پس اگر لازم است حتی قول و قرارهای معمولی را که به آنها نیاز داریم به صورت قانونی و محضری ثبت کنیم تا قولمان قول بماند و هرگز دچار دردسر نشویم.
چه کنیم قولمان قول بماند؟
۱. قبل از اینکه قول و قرار خودتان را برای خرید مورد معامله مکتوب و پایش را امضا کنید، از سلامت مورد معامله کاملا آگاه باشید.
۲. مطمئن شوید مورد معامله شما در رهن بانک یا هر مرکز دیگری نباشد.
۳. اگر از سوی مالک کالا وکیلی قولنامه را امضا خواهد کرد، از اعتبار وکالتنامه او برای فروش مورد معامله کاملا آگاه شوید.
۴. در مورد خرید اموالی که به ارث رسیده است، دقت کنید که هنگام مکتوبکردن قول و قرارتان و امضای قولنامه باید امضای تمام وراث را داشته باشید یا اینکه همه آنها به یکی دیگر از وراث یا نماینده قانونی خودشان برای معامله و فروش مورد معامله وکالت داده باشند.
۵. یقین پیدا کنید فروشنده هیچ منعی برای انجام معامله ندارد و به قول معروف، ممنوعالمعامله نیست.
۶. در معاملات با افراد مسن و پیر دقیق باشید و از سلامت روانی آنها کاملا مطمئن شوید.
۷. از پرداخت کل مبلغ معامله قبل از دریافت و تصاحب مورد معامله جدا خودداری کنید.
۸. اگر مورد معامله ملک است، یقین حاصل کنید که آن ملک دارای مستاجر نباشد یا اگر هست با مستاجر هماهنگ کنید و ببینید در جریان انجام این معامله بوده یا حق و حقوق قانونی خود را از مالک قبلی دریافت کرده یا خیر؛ البته شرط تخلیه شدن یا تخلیه بودن ملک را نیز میتوان در قولنامه گنجاند.
۹. هر گونه پرداخت به مالک را مستند کنید و در صورت امکان از طریق پرداخت با چک که در آن مورد پرداخت قید شده باشد، اقدام کنید.
۱۰. در قولنامه برای تحویل مورد معامله حتما زمان و مکان مشخصی را قید کنید. در مورد ملک، زمان و دفترخانهای را مشخص کنید.
۱۱. در مورد خرید املاک دقت کنید که ملک مورد معامله شما مشکلی از بابت اداره ثبت نداشته باشد.
منبع : afkarnews.com