امروز مدیران کسب و کار می بایست با بررسی نیازهای سازمان و بکارگیری مهارت های مدیریتی خود، نسبت به جذب افراد خلاق اقدام کند. ویژگی های مشترکی بین چنین افرادی وجود دارد که به اختصار در این مقاله به آن اشاره خواهد شد.
مطمئن باشید که هر شخصی توانایی پرورش خلاقیت خود را دارد. اما امروزه بررسی ها نشان می دهند که گویی، ایده های جدید به سمت برخی افراد بسیار راحت تر سوق پیدا میکند. اگر شما در بازار هستید و می خواهید افرادی را برای تحریک نوآوری در کسب و کارتان پیدا کنید، چطور می توانید این افراد ذاتا خلاق را پیدا کرده و به استخدام خود درآورید؟
یک سری مطالعه جدید در نروژ پیشنهاداتی در این باره ارائه داده است. چیزی که واقعا به آن نیاز دارید، جستجوی یک سری از ویژگی هایی می باشد که با در افراد بسیار خلاق دیده می شود.
برای شناسایی این ویژگی ها، مارتینسن گروهی از هنرمندان، نوازندگان و خلاقان بازاریابی را گرد هم جمع کرد و آنها را با یک گروه متشکل از مدیران و افراد در حرفه های دیگر که کمتر با خلاقیت دارند، مقایسه کرد. کدام ویژگی های شخصیتی خلاقانه است که در هنرمندان خلاق وجود دارد و بیشتر بچشم می خورد؟
بر اساس این سری مطالعات، مارتینسن، هفت ویژگی آدم های خلاق را چنین بیان می کند:
گرایش به مشارکت: افرادی که قوه تصور بالایی دارند و اهل تفریح و شوخی هستند، سرشار از ایده اند و در تعهد و انجام کار توانا می باشند و میان واقعیت و تخیل، تحول ایجاد می کنند.
نیاز به ابتکار: در برابر قوانین و مقررات مقاومت می کنند. به خاطر انجام کارها توسط خودشان و نه دیگران، روش سرکشی دارند.
انگیزش: برای مقابله با مسائل دشوار، نیاز به اجرا، روشی هدفگرا، نوآورانه و استقامت دارند.
بلندپروازی: باید تاثیر گذار باشند، و توجه و شناخت دیگران را جلب کنند.
انعطاف پذیری: در دیدن ابعاد دشوار مسائل و کنار آمدن با راه های بهینه، توانایی دارند.
ثبات احساسی کم: تمایل به تجربه احساست منفی، بی ثباتی های بزرگ تر در رفتار و حالت احساسی و پایین آمدن اعتماد به نفس دارند.
معاشرت کم: تمایل به این دارند که زیاد با ملاحظه نباشند، سرسخت و لجوج باشند و اشتباهات و معایب را در ایده ها و افراد بیابند.
اگرچه برخی از این ویژگی ها، مثبت (انگیزش) یا خنثی (گرایش به مشارکت) به نظر می رسند اما ممکن است از دیدگاه شما کمتر جذاب باشند. آیا میز کناریتان را که توسط فردی که زیاد معاشرتی نیست و ثبات احساسی پایین دارد و اشغال شده، را می خواهید؟ من که اینجور فکر نمیکنم.
مارتینسن این مبادلات را تصدیق می کند و تاکید می کند که “افراد خلاق همیشه به همان اندازه اهل عمل و عملکردگرا نیستند” و توصیه می کند کارفرمایی که به دنبال آوردن خلاقیت به سازمانش می باشد، برای انجام تجزیه و تحلیل موقعیت در مورد سنجش الزامات برای همکاری در برابر نیاز به خلاقیت، باید عاقلانه عمل می کند یا به عبارت دیگر به دقت فکر می کند که آیا لجوج (نادان) بودن یک کارمند کمتر خلاق، مبادله قابل قبولی با یک فرد منبع ایده هست یا نه؟! خیلی از متخصصان هشدار می دهند که اغلب اینگونه نیست و پیشنهاد می کنند که بهترین شرط موفقیت، گذر از یک راه میانه و پذیرش کارکردن افراد خلاق در کنار افراد با خلاقیت نسبتا کمتر است.
مدیران می توانند این ویژگی ها را در استخدام کارکنان در نظر بگیرند و بر اساس اهداف سازمان که همانا یکی از آنها حفظ بازار و ارائه محصولات و خدمات متفاوت به آن می باشد، طلایه دار صنعت خود باقی بمانند. هم چنین افرادی که به دنبال خلاقیت می باشند می توانند این ویژگی ها را در خود تقویت کنند که البته مستلزم تلاش و زمان بسیار است.
منبع : دکتر پول