این نوع درآمد میتواند مثبت و یا منفی باشد. برای مثل می توان به مواردی چون دریافت پاداشها، برنده شدن در قرعهکشیها و یا ارث و امثال آن اشاره نمود. بر این اساس فریدمن تاکید دارد که مصرف خانوارها نیز به دوقسمت مصرف دائمی و مصرف اتفاقی تقسیم میگردد.
مصرف دائمی متاثر از درآمد دائمی بوده و درآمدهای اتفاقی تاثیری بر روند کلی آن ندارد. مصرف اتفاقی نیز شامل مواردی از مخارج است که برای آنها برنامه ریزی نشده و تنها در اثر الزاماتی که ممکن است برای یک خانواده به وجود آید انجام میشود. از جمله این مصارف میتوان به مخارجی مانند هزینه های درمانی( البته آن بخش از مصارف درمانی که به صورت اتفاقی پیش میآیند) تعمیرات اتفاقی و یا مهمانهای ناخوانده و امثال آن اشاره نمود. بنابراین خلاصه و نتیجه بحث فریدمن در مورد مصرف این است که خانوارها مصرف دائمی و برنامه ریزی شده خود را بر اساس درآمد دائمی و قابل اطمینان پایه گذاری میکنند، با این حال در طول زندگی هم درآمدهای اتفاقی برای خانوار به وجود میآید و هم مصارف اتفاق که میانگین هردوی آنها در طول دوران زندگی صفر میباشد. در این میان آنچه که تذکر آن مهم است اینکه خانوارها در طبقه بندی درآمدها به درآمدهای دائمی و بادوام و درآمدهای اتفاقی و زودگذر دچار اشتباه نشده و سطح مصرف دائمی خود را تحت تاثیر درآمدهای اتفاقی قرار ندهند چرا که ممکن است با عبور از مقطع زمانی خاص و از بین رفتن درآمدهای اتفاقی حفظ سطح مصرف جدید با روند درآمد دائمی امکان پذیر نبوده و با توجه به مقاومت مصرف در برابر کاهش درآمد، مدیریت خانوار را دچار مشکل نماید.
منبع : drmoneyman.ir