بهروز خدارحمی ادامه داد: آنچه در این بین بسیار حائز اهمیت بوده توجه به این مطلب است که وضعیت روابط بین المللی و اقتصادی ایران تنها طی دو الی سه سال اخیر به حدی رسیده که فرصت برقراری ارتباطات بین المللی سلب شده، حال آنکه موضوع نقصان در عمل به استراتژی های عنوان شده در زمره مواردی است که از همان ابتدای دولت نهم، زمانی که هنوز فرصت برای تعاملات فراهم بود، در اجرای آن کوتاهی شد.
وی با بیان مصداقی در زمینه کوتاهی های صورت گرفته در بحث ارتباطات بین المللی بورس ایران با بورس های منطقه و دنیا گفت: به عنوان مثال سابق بر این جهت آشنایی و تربیت نیروهای متخصص در حوزه بازار سرمایه به جای اینکه یک مدیر ارشد سالانه بیست سفر خارجی را تجربه کند، تیم هایی از نیروهای جوان و کارشناسان تشکیل می شد و شرایطی برای آنها فراهم می گردید تا در سال چندین بازدید از بورس های مختلف دنیا و منطقه داشته باشند، اتفاقی که طی این هشت به تدریج کم رنگ و کم رنگ تر شد.
چه بسا اگر هدف، حرکت به سمت کارایی بهتر و تبدیل بورس ایران به یک بورس بین المللی بود، تحقق چنین مواردی یکی از نخستین گام های گسترش و تربیت نیروی خبره در این حوزه بود که متأسفانه به آن پرداخته نشد.
این مقام مسئول با اشاره به یکی دیگر از جنبه های مغفول مانده در حوزه تربیت نیروهای انسانی ماهر در بازار سرمایه عنوان کرد: در سال های دور بازار سرمایه به عنوان موتور محرک برای ترتیب نیروهای انسانی عمل می کرد؛ به گونه ای که اگر دیگر ارکان فعال در بازار سرمایه چه از منظر مالی و چه از منظر عملکردی توانایی تربیت و آموزش نیروهای انسانی را نداشتند، سازمان بورس چنین وظیفه ای را به عهده می گرفت تا در نهایت همان نیروهای آموزش دیده وارد کارگزاری ها و ارکان های دیگر حوزه مالی می شدند. حال آنکه به نظر می رسد این موضوع یکی دیگر از مواردی است که با وجود اهمیت بسزای آن، از دید مدیران ذیربط در این سال ها مغفول ماند؛ حال آنکه به طور قطع جای فعالیت و رشد بیشتری داشت.
خدارحمی در خصوص رشد اقبال عمومی افراد جامعه به سمت سرمایه گذاری و آشنایی با بازار سرمایه طی حیات این دولت نیز مطرح کرد: واقعیت امر این است که هیچ شکی در افزایش اقبال عمومی برای سرمایه گذاری و آشنایی با بازار سرمایه طی هشت سال گذشته وجود ندارد، به گونه ای که به جرأت می توان گفت کارهای بسیار ارزنده ای در این زمینه نیز اتفاق افتاد؛ اما آنچه در این بین می تواند جای سوال باشد، این است که شرایط به وجود آمده در حوزه جذب افراد به بازار سرمایه تا چه میزان با مرزهای ایده آل تعریف شده در ابتدای فعالیت بازار سرمایه فاصله دارد؟ آیا می توانستیم بهتر باشیم یا خیر؟!
وی در پاسخ به این سوالات مطرح کرد: آنچه در میان رشد شناخت نسبت به بازار سرمایه در میان آحاد مردم به آن توجه نشد، فراهم ساختن زیرساخت های لازم در این حوزه بود. زیرساخت های لازم به این معنا که با توجه به ریسک پذیری افراد، می بایست ابزارهای مختلف سرمایه گذاری را در این بازار طراحی می کردیم تا سرمایه گذاران با ریسک پذیری متفاوت بعد از ورود به بورس دچار سرکوب انتظارات و به نوعی گریز از آن نشوند. اتفاقی که اگر واقعاً طی هشت سال گذشته به درستی رخ می داد، می توان گفت موج مناسبی از فعالیت و سرمایه گذاری در میان مردم شکل می گرفت.
رییس کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران اضافه کرد: به دلیل عدم فراهم نمودن زیرساخت های مذکور ما اکنون شاهد آن هستیم که در خوشبینانه ترین حالت تنها حدود 10 درصد از افراد جامعه کد سهامداری دارند که از میان آنها نیز فقط یک میلیون نفر به عنوان کد فعال در بازار سرمایه فعال هستند. این آمار در حالی است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته نسبت مذکور به 50 درصد نیز می رسد.
این مقام مسئول با اشاره به عدم فرهنگ سازی مناسب در زمینه سرمایه گذاری و فراهم نکردن ابزارهای کافی مورد نیاز این بازار عنوان کرد: به طور قطع سرمایه گذاری های شکل گرفته امروزی که نه به واسطه فرهنگ سازی، بلکه به واسطه فرصت طلبی و از روی ناآگاهی بسیاری از افراد ایجاد شده، بعد از مدت کوتاهی موجب فراری دادن افراد از بازار سرمایه و سرکوب آنها نسبت به فعالیت در این حوزه می شود، چراکه افراد با هر درجه ریسک پذیری از یک سری ابزارهای مالی محدود استفاده می کنند که ممکن است بازدهی مورد انتظار آنها را فراهم نکرده و موجب نارضایتی افراد شود.
حال آنکه اگر با ایجاد زمینه های لازم بتوانیم افراد را جذب این بازار نماییم و از همه مهم تر آنها را حفظ کنیم، می توان امیدوار بود که احتمال گمراه شدن بازار نیز به حداقل خواهد رسید؛ چراکه دستکاری نظرات یک مجموعه بزرگ از سرمایه گذاران بسیار دشوارتر است نسبت به یک مجموعه محدوده کوچک تر.
وی پیرامون عملکرد سازمان بورس در مقایسه با دیگر نهادهای مشابه فعال در حوزه اقتصادی و مالی مطرح کرد: سازمان بورس نیز همچون دیگر نهادها در ابتدای شکل گیری خود با سختی های فراوان رو به رو بود، اما آنچه به جرأت می توان در خصوص عملکرد آن در مقایسه با نهادهای مشابه در حوزهای اقتصادی و مالی گفت، این است که از میان بد و بدتر، عملکرد سازمان بورس گزینه بد بود نه بدتر؛ به این معنا که شاید در بسیاری از حوزه ها می توانست بهتر عمل کند، اما حوزه کاری وجود نداشت که از اساس نادیده گرفته شود و به آن بی توجهی گردد.
خدارحمی ادامه داد: یکی از نکات مثبت موجود در عملکرد سازمان بورس طی سال های مذکور ثبات مدیریتی و ایجاد فضای آرامش ایجاد شده از این بابت بود، به گونه ای که شاید به زعم برخی از افراد این عدم تغییرات مدیریتی نوعی انحصار طلبی به حساب می آمد؛ اما واقعیت امر این است که این رویه بیش از هرچیز از بدتر شدن شرایط جلوگیری کرد. مضاف برآنکه از منظر سلامت نفس مدیران فعال در سازمان بورس طی هشت سال گذشته، به واقع می توان گفت شاید چیزی در میان آنها حیف شده باشد، اما برخلاف بسیاری از سازمان های مشابه چیز زیادی توسط مدیران آن میل نشد!
این مقام مسئول با اشاره به یکی از مهمترین وظایف سازمان بورس یعنی وظیفه نظارت آن بر بازار سرمایه و عملکرد آن طی سال های اخیر عنوان کرد: آنچه به عنوان وظیفه سازمان بورس در جایگاه نهاد ناظر مطرح است، سوق دادن هرچه بیشتر شرکت ها به سمت شفافیت بوده، حال آنکه در این میان بزرگترین مشکل نهاد ناظر مذکور نداشتن شفافیت از سوی خود بود. به عبارت بهتر طی این سال ها همیشه جای خالی یک کمیته پاسخگویی به ابهامات و عدم شفافیت های مطرح شده در خصوص عملکرد سازمان بورس حس شده و متأسفانه هیچ گاه تلاشی برای رفع این مشکل صورت نگرفت. چراکه سیاست سازمان بورس بر این پایه استوار بود که نباید دروغ گفت و چیزی را کتمان کرد؛ اما در مقابل احتیاجی هم به گفتن همه سخنان راست وجود ندارد که البته به طور قطع این قبیل استراتژی ها در بازار سرمایه کارایی لازم را نداشته و نخواهد داشت.
چه بسا اگر در بسیاری از زمینه ها همیشه افرادی از سوی سازمان به رفع ابهامات و پاسخگویی به اهالی تالار شیشه ای و رسانه ها می پرداختند، بسیاری از اتهامات کنونی که به عملکرد سازمان وارد است، به طور کامل منتفی می شد.
خدارحمی در خاتمه پیرامون تغییر و تحولات احتمالی بازار سرمایه در دولت جدید عنوان کرد: مسلم به نظر می رسد که سیاست های کلان بازار سرمایه در دولت جدید پیرامون بسیاری از زمینه ها همچون ارتباطات بین المللی با دولت قبلی تفاوت های چشم گیری خواهد داشت و به طور طبیعی این گونه تغییرات عملکردی نیازمند ایجاد تحولاتی در ترکیب مدیریتی نیز می باشد. هرچند اظهار نظر در خصوص چگونگی این تحولات اندکی زود به نظر می رسد.
منبع: بورس نیوز